سلام .خوبید؟شادید؟ایشالله که باشید...سال نو چهطوره؟خوبه؟ردیفه؟بازم ایشالله که باشه...
ایندفعه به جای شب , الان اومدم تا نگید چه قدر منظمه این دختر...چون آخه خیلی هم با نظم نیستم ولی کاش بودم...مثلا همین دیشب با وجود خستگی فراوون تا 2 بیدار بودم .که یکی از دلایلش هم رسیدگی به ناخنای عزیزم بود .بنده به خاطر داشتن ناخن های زیبا وبراق و البته مقاوم در برابر شکستن کلی براشون وقت میذارم.میدونید چه جوری؟؟مطمئنم که حدس هم نمیتونید بزنید .. آخه این مورد فقط مال خودمه و هیچ دانشمندی تا حالا به پبتش نرسونده..جون تو....
خانوما خوب دقت کنید ...اول زود برید یه ظرف کوچیک در دار تهیه کنید تا وقتی روغن زیتون رو توش ریختید محفوظ باشه بعدش ظرف رو داخل فریزر بذارید , به سرعت تبدیل به یک کرم کار امد میشه روزی چند بار یا حداقل یک بار ناخنهای محترم و پوست اطرافش رو با این کرم ابتکاری مالش بدید _با حوصله ها_بعد از مدتی به معجزه ی قرن پی خواهید برد.شگفت انگیز بود, مگه نه؟؟ راستی بانو های عزیز یادتون نره که هیچ کاری رو در زمینه ی خونه داری بدون دستکش انجام ندید , دستکش پارچه ای و روش هم دستکش رز مریم,راستی چرا همه میگن رز مریم؟؟؟؟؟؟؟؟هه هه هه, شوخی کردم...ولی بی شوخی از دوتا دستکش با هم استفاده کنید البته در مورد کارایی که با آب سروکار داریدا.در مورد کارای خشک مثل جارو برقی کشیدن و گردگیری کردن دستکش پارچه ای کفایت میکنه.فردا ناهار مهمون دارم فامیل شوهر عزیز تشریف فرما میشن, و من تنبل خانوم با این همه کار نشستم پای نت,خب چی کار میشه کرد کار دله دیگه,تنگ میشه واستون.
باید برم دیگه.
راستی قبل از این که تنهاتون بذارم باید پیشاپیش بگم روزتون مبارک مامانای نازنین ایرونی,خدا قوت
موضوعات مرتبط: دست نوشته های بانوی پرتقالی
برچسبها: پاتوق پرتقالیمامانروز مادردستکشناخنسلامتدستسلامتیمهمون
سلام به روی ماهتون.خسته نباشید بابت کارایی که واسه ی استقبال از سال نو انجام میدید.خدا قوت. من که حسابی خوشحالم واسه ی رسیدن سال نو.شما چی؟میدونم که هستید...مگه میشه آدمی از نو شدن بدش بیاد؟خدا کنه که امسال واسه ی هممون سال خوبی باشه, ایشالله... چه خبرا؟توی چه مرحله ای از خونه تکونی هستید؟ ما که خدا رو شکر خیلی از کارامونو انجام دادیم فقط مونده آشپزخونه و دستشویی.البته ناگفته نمونه که شوشوی نازنینم کلی کمک بود امسال .اگه نبود کنارم واقعا از پس این همه کار برنمیومدم.دمش گرم الهی.
...بعد مدتها بی حوصلگی تو نوشتن, امشب حس کردم دلم لک زده واسه اینجا. اومدم تا حال و احوالی بپرسم و البته شما رو از حال و خودم خبر کنم. هر چند بدم نمیومد که وقتم رو بذارم واسه ی کمی رقصیدن.آخه خدایی دارم چاق میشم از بس که خوش اشتها شدم.شام امشب و که دیگه نگو...................... حسابی ترکوندم ..............ولی خب دیگه چه کنیم که کفه ی اینجا سنگین تر بود.هنوز 9 روز مونده به عید همیشه مبارک نوروز ولی دوست دارم همی حالا بهتون عید رو تبریک بگم و از خدا واستون سلامتی و شادی آرزو کنم .الهی آمین...
سعی میکنم توی 2 روز آینده مابقی کارامم به سرانجام برسونم تا بعدش تمام هم وغمم رو بذارم پای چیدن هفت سین.شوشوی گلم مخالفه داشتن ماهی توی بزم عیدمونه.مرد زندگیم از بس که به حیوونا علاقه منده که از بودن ماهی کوچولو توی تنگ آب اعصابش خرد میشه.ولی آخه پارسا خیلی دوس داره ماهی بگیریم و از طرفی دل من میگیره بدون وجود نازنینش واسه به یاد آوردن ارزش حیات.ایشالله همه چی به خوبی پیش میره .بازم پیشاپیش عیدتون مبارک...
موضوعات مرتبط: دست نوشته های بانوی پرتقالی
برچسبها: پاتوق پرتقالیخونه تکونیشوهرماهیحیوونسلامتیعیدنوروزعید نوروز