سخنگوی ارتش، آخرین اقدامات ارتش برای امدادرسانی به مردم زلزله زده کرمانشاه را تشریح کرد.
به گزارش مهر، امیر «شاهین تقی خانی» سخنگوی ارتش با اشاره به امدادرسانی ارتش در جریان حادثه های زمین لرزه شب گذشته اظهار کرد: به محض وقوع این زمین لرزه، سریعا نیروهای کمکی ارتش، شامل ۳ تیپ از یگان های نیروی زمینی ارتش اعم از یگان های رزمی و درمانی به منطقه زلزله زده سرپل ذهاب استان کرمانشاه اعزام شدند و تاکنون حدودا ۳۰۰ مجروح در پادگان «ابوذر»، پذیرش و درمان ابتدایی روی آن ها صورت گرفت.
وی به اعزام تیپ های ۱۸۱ و ۲۸۱ و ۷۱ و پشتیبانی منطقه و بیمارستان های صحرایی اشاره و اعلام کرد: بالگردهای هوانیروز و امکانات پزشکی به منطقه حادثه دیده اعزام شده اند و بیمارستان ۵۲۰ منطقه ای نیروی زمینی ارتش در حال مداوای مصدومان هستند.
امیر تقی خانی در ادامه بیان کرد: یک تیم از معاونت های مختلف نیروی زمینی به سرپرستی معاون عملیات این نیرو جهت هماهنگی و نظارت بر حادثه اخیر در کمیته بحران استان حضور دارند و همچنین فرمانده کل ارتش و فرمانده نیروی زمینی ارتش هم برای نظارت عالی بر عملکرد ارتش به منطقه اعزام شدند.
سخنگوی ارتش همچنین با اشاره به آماده باش هواپیماهای ترابری نیروی هوایی برای در خواست های احتمالی ستاد مدیریت بحران افزود: پادگان ابوذر از همان ابتدای وقوع زلزله آماده پذیرایی مجروحان بوده است و علاوه بر این پادگان ها و یگان های ارتش آماده هرگونه کمک پزشکی و درمانی توسط امدادگران خود و نیز کمک برای اعزام به بیمارستان ها و اورژانس های آن منطقه بوده و هستند علاوه بر این پادگان الله اکبر نیز برای کمک به مردم در اختیار ستاد بحران قرار گرفته است.
معاون فرهنگی و روابط عمومی ارتش در پایان افزود: به دستور امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش، تمامی امکانات نیروها در خدمت مردم عزیز در مناطق زلزله زده خواهد بود و علاوه بر تیپ ها و بالگردها و بیمارستان های منطقه ای و صحرایی که از شب گذشته در منطقه فعال اند، هرگونه نیازمندی ستاد بحران را تامین خواهیم کرد.
برچسبها: پاتوق پرتقالیارتشزلزلهمدیریتبحران
در کشورهای پیشرفته یک کارمند ساده ممکن است بعد از سه سال مدیر شود.
در کشورهای پسرفته یک کارمند ساده سه سال بعد همان کارمند ساده است
در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده است...
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیمدیریتپیشرفتکشورهای پیشرفتهپسرفتکشورهای پسرفته
بهرنگ منتخبی
صدای آرام رادیو در تاکسی پیچیده و هر کسی در دنیای افکار خودش غرق بود. راننده نسبتاً لاغر میانسال با موهای جوگندمی و عینک بزرگ اش، دو دستی فرمان را چسبیده و کمی هم بدنش به سمت جلو متمایل بود. به نظر می آمد از ادامه مسیر در این هوای بارانی می ترسد! پسر جوان که روی صندلی جلو نشسته بود، هر از گاهی با پیامک های گوشی اش مشغول می شد و بقیه مسیر را با نگاه کردن به اطراف طی می کرد. دختر جوان هم که کنار در پشت سر شوفر نشسته بود، سعی داشت از مرد چاق موسفیدی که سعی نمی کرد کمی جمع و جورتر بنشیند، فاصله گرفته و به در نزدیک تر شود!
گوینده اخبار با صدای یکنواخت، یکی پس از دیگری اخبار را می خواند تا رسید به این خبر: «تراز آب دریاچه ارومیه با بارش های اخیر بالا آمده است با این حال کارشناسان معتقدند که دریاچه تا دو سال آینده اوضاع بدتری خواهد یافت...»
راننده در آینه نگاهی به پیرمرد صندلی عقب انداخت، شانه هایش هم مثل ابروهایش بی اختیار بالا رفت و گفت: «با این آبها دریاچه پر نمی شود!»
پسر جوان صندلی جلویی گفت: با این همه چاهی که برای توسعه کشاورزی زده شده، معلوم است که پر نمی شود!
پیرمرد حرف او را با گفتن «اوهوم» تائید کرد و بعد ادامه داد: پدر خدا بیامرزم یک باغ سه هکتاری برایمان به ارث گذاشت که فقط یک چاه داشت. بعد از تقسیم ارثیه، الان هر خواهر و برادرم و خودم یک چاه جداگانه زده ایم. گاهی از دست خودمان عصبانی می شوم اما خب... ما هم حق استفاده از منابع خدادادی را داریم دیگر...
پسر جوان با کمی ناراحتی به او نگاه کرد و با گفتن این جمله که «حاج آقا بی انصافی است! این آبها باید درست استفاده شوند. شما مقصرید. مثل همه آنهایی که کشاورزی در کوهپایه ها را توسعه دادند. الان همه جا شده زمین کشاورزی و کسی هم حاضر نیست از آبیاری قطره ای و چه می دانم؛ بارانی استفاده کند! آب را همینطوری ول می کنند در زمین هایشان! آن هم زیر آفتاب سوزانی که نصف آب را بخار می کند!
راننده تاکسی با گفتن اینکه من بازنشسته آموزش و پرورش هستم و یک باغ دوهزار متری دارم، ادامه می دهد: چرا آنهایی را نمی گویید که باغ های دیمی انگورشان را خراب کردند و به جایش درختان میوه های هسته دار کاشتند که به آب زیادی نیاز دارد؟! اصلا می دانید! مقصر ما نیستیم! دولت مقصر اصلی است! نباید اجازه بدهد خب!
دختر جوان که انگار جایش راحت تر شده بود، به حرف آمد و گفت: راست می گویید. این پل که زده اند خیلی مقصر است. همه کوه زنبیل را خالی کردند در دریاچه... جاده نشست کرد و بعد دوباره و دوباره! آخر سر هم یک آب باریکه گذاشتند وسط پل که مثلاً اکوسیستم به هم نخورد! اینها را استادمان می گفت در دانشگاه!
همانطور که پیرمرد به معنای کلمه های اکوسیستم و آرتمیا فکر می کرد، من با شنیدن پل امن، از او پرسیدم که منظورش چیست؟ گفت: همان روز افتتاح پل، یکی فامیل های مهندسان می گفت که نمک دریاچه پل را می خورد!
پسر جوان هم حرف او را اینطوری تکمیل کرد: بابای من می گوید آن موقع ها ژاپنی ها گفتند شما ده سال برداشت آرتمیای دریاچه را به ما بدهید، ما برایتان پل شیشه ای می زنیم. اما حیف که امروز نه دریاچه داریم، نه پل امن و نه حتی آرتمیا!
دختر جوان این بار یک مقصر دیگر هم می تراشد. می گوید: آنقدر سد زدند که آب باریکه باقیمانده از باران های کم این سال ها هم به مقصد نرسیدند... این قدر هم سد می سازند آخر؟!...
پیرمرد با گفتن اینکه «خدا عاقبت همه مان را خیر کند، می گویند طوفان نمک می شود و همه مان را بیچاره خواهد کرد!»، به راننده می گوید که همین بغل ها پیاده می شود و حالا جا برای دختر جوان هم بازتر شده است.
پسر صندلی جلویی می گوید: می گویند آرتمیای دریاچه ارومیه از خاویار هم گرانتر است. اما چه فایده... آن روز در روزنامه محلی خواندم که تنها موجود زنده دریاچه بیچاره مان در شرف نابودی است. فکر کنم نسل های آینده ندانند که اصلا آرتمیا چیست؟!! ما قدر داشته هایمان را نمی دانیم که!
راننده هم می گوید: به نظر من البته بی بارانی های سال های گذشته هم هست ها! حساب کنید از اول پاییز تا الان، فقط یکی دو بار باران باریده، از برف هم که خبری نیست. حالا هی بگوییم سد زده اند! وقتی بارانی نیست، از کجا می خواهیم آب بخوریم اگر این سدها نباشند؟
می گویم: شنیدم یکی از مسئولان دولت قبلی می گفت که این خشک شدن های دریاچه ارومیه در هر صد سال یکبار اتفاق افتاده... اما به نظرم این نظر درستی نبود. اصلا گیریم که قبلاً خشک شده و دوباره زنده شده؛ آن موقع ها که این همه آدم دور و بر دریاچه زندگی نمی کردند، این همه دستکاری نشده بود در طبیعت اش و این همه دخالت انسانی و ماشینی و کشاورزی دور و برش وجود نداشت که...
راننده سری به نشانه تصدیق تکان می دهد و با گفتن جمله «به سلامت!»، یادمان می آورد که به آخر خط رسیده ایم و باید کرایه اش را بدهیم...
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیدریاچه ی ارومیهآبکم آبیبی آبیسدمدیریتآرتمیا
پایگاه خبری و تحلیلی علت :رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور با اشاره به کاهش قیمت و درآمدهای نفت، گفت: کشور را در چارچوب اقتصاد مقاومتی با کمتر از ۴۰ میلیارد دلار اداره میکنیم. به گزارش خبرنگار مهر، محمدباقر نوبخت امروز شنبه در همایش ملی بهره وری ایران با اشاره به کاهش درآمدهای نفتی به […]
پایگاه خبری و تحلیلی علت :رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور با اشاره به کاهش قیمت و درآمدهای نفت، گفت: کشور را در چارچوب اقتصاد مقاومتی با کمتر از ۴۰ میلیارد دلار اداره میکنیم.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدباقر نوبخت امروز شنبه در همایش ملی بهره وری ایران با اشاره به کاهش درآمدهای نفتی به دلیل افت قیمت نفت در بازارهای جهانی گفت: کشور را با کمتر از ۴۰ میلیارد دلار و در چارچوب اجرای اقتصاد مقاومتی اداره می کنیم.
وی تصریح کرد: در سال های گذشته با درآمدهای نفتی ۵۵ تا ۶۰ میلیارد دلار کشور اداره می شد اما قیمت فعلی نفت خام در بازارهای جهانی شوکی را به اقتصاد کشور وارد کرده است، بنابراین با اقتصاد مقاومتی می توانیم کشور را اداره کنیم.
معاون رئیس جمهور با بیان اینکه در همین راستا ۲۴ سیاست به فراخور محتوی برای دستگاه های اجرایی برنامه ریزی شد تا بتوانیم به اهداف سیاست های کلی دست یابیم، گفت: نباید نسبت به تاثیر نفت در رشد اقتصادی قدرناشناس باشیم، بحث این نیست که نفت را از اقتصاد ایران جدا کنیم اما اقتصاد ایران باید با برنامه بهتر از درآمدهای نفتی استفاده کند.
وی با بیان اینکه کاهش قیمت نفت سرمایه گذاری را محدود می کند، گفت: برای دستیابی به اهداف سند چشم انداز رشد اقتصادی ۸ درصدی ناکافی است و به همین دلیل براساس مطالعات انجام شده ایران باید در برنامه های ششم و هفتم برای دستیابی به جایگاه مورد نظر در سند چشم انداز به رشد اقتصادی ۱۲ درصدی دست یابد، اما این امر با محدودیت در سرمایه گذاری همراه است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه سازمان مدیریت در کمتر از دو هفته گذشته با ماموریت های جدید احیا شده است، افزود: تحولی بنیادین در راهبرد توسعه، طراحی زیرساخت های پایدار و متوازن و همچنین رصد مستمر توسعه از ماموریت های جدید سازمان مدیریت و برنامه ریزی است. سازمان در حال نوسازی و تحول در ساختار گذشته است و قرار است در آینده نزدیک توسعه ای متوازن و پایدار را ایجاد کنیم.
سخنگوی دولت با اشاره به اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله که همان دستیابی به جایگاه نخست اقتصادی و علم و فناوری در منطقه است، گفت: برنامه های پنج ساله چهارم و پنجم را پشت سر گذاشتیم البته هرچند یک سال از برنامه پنجم باقی مانده است ولی این برنامه با بودجه ۹۴ تکمیل شده و هم اکنون باید به فکر تدوین برنامه های ششم و هفتم باشیم.
وی تصریح کرد: در برنامه های چهارم و پنجم به رشد اقتصادی که محصول رشد سرمایه گذاری و بهره وری بود دست نیافتیم به نحوی که رشد سرمایه در برنامه پنجم معادل ۱۲.۲ درصد پیش بینی شده بود که تنها ۵.۵ درصد انجام شد. در برنامه پنجم جز سال اول که رشد ۳ درصدی را شاهد بودیم، این رقم در دو سال بعدی منفی ۶ و منفی ۱.۹ درصد بود و به همین دلیل رشد ۳ تا ۴ درصدی در سال جاری نمی تواند عقب ماندگی های چهار سال قبل و برنامه چهارم را جبران کند.
نوبخت با بیان اینکه همه نگاه ها به برنامه ششم است، گفت: در برنامه چهارم که کشور با درآمد ۷۰۰ میلیارد دلاری همراه بود به رشد اقتصادی پیش بینی شده دست نیافتیم ضمن آنکه برنامه پنجم نیز با تحریم ها همراه شد که به غایت کشور را در تنگنای بیشتری قرار داد. سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی برای تحقق اهداف سند چشم انداز مدنظر است و این سیاست در راستای سند چشم انداز به هنگام شده است.
موضوعات مرتبط: اقتصادی
برچسبها: پاتوق پرتقالینوبختبودجهمدیریتبرنامه ریزی
یه زمانی دشمن به ما حمله کرده بود، توی همه چیز تحریم بودیم حتی سیم خاردار، توان دفاعی کشور خیلی پائین بود و دشمن همینجوری داشت شهر های ایران رو زیر پای خودش له می کرد. اقتصاد کشور در بحران شدیدی قرار داشت و از طرفی انقلاب تازه جون گرفته بود و هنوز فرهنگ درست و حسابی تو کشور جاری نشده بود.
اینجا بود که مردم با عزم ملی اومدن تو صحنه. یه عده رفتن سمت جبهه و شروع به جهاد کردند. یه عده پشت خط شروع به جهاد فرهنگی کردند. یه عده دیگه مأمور جمع آوری کمک های مردمی به جبهه شدند. در این زمان اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی شکل گرفت. ولی برای مقابله با دشمن و عبور از مناطق و یا احداث سنگر ها و همچنین فکر خلاق برای طراحی نقشه عملیات نیاز به ایمان و فداکاری و فکر و اندیشه و ایثار و از خود گذشتگی و تلاش بود.
برای همین مدیریت جهادی شکل گرفت. افراد نخبه بدون پارتی و توجه به حزب و گروه ها و بازی های سیاسی انتخاب شدند و راه ها و سنگر ها و سد ها و پل ها رو با کمترین بودجه و با بهره برداری از ابزارهای موجود محیط اطرافشون احداث کردند.
عده ای دیگه با روحیه جهادی بدون توجه به مادیات و تحرکات جناحی و حزبی نقشه های حمله و دفاع از مناطق حساس رو طرح ریزی کردند. و عده ای دیگه با از خود گذشتگی و جهاد در راه خدا سینه سپر کردند و رفتند و جلوی دشمن ایستادن.
توی اون بحران اقتصادی، فوج فوج کالا و هدایای مردمی که ناشی از عزم ملی بود بخاطر جهاد فرهنگی درست راهی جبهه ها شد و با مدیریت جهادی کشور عزیزمون توانست بر چندین کشور که در این جنگ تحمیلی شرکت کرده بودند به لطف خدا پیروز بشه.
حالا هم همون دوران تکرار شده. هم تحریم هستیم و هم اقتصاد و فرهنگ ما دچار بحران شده. مدیران ما بیشتر به فکر منافع سیاسی و حزبی و مادی خودشون هستند تا رسیدگی به مشکلات مردم و کشور. اما از عزم ملی مردم چیزی کم نشده به شرطی که مسئولین بتوانند خوب مدیرت جهادی کنند.
بنابر این برای رفع این بحران ها دوباره نیاز به اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی داریم و این است دلیل نامگذاری سال 1393 از سوی مقام معظم رهبری.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیاقتصادی
برچسبها: اقتصادفرهنگمدیریتملی